داستان تلخ پایان زندگی جوان افغانستانی در استانبول
داستان تلخ پایان زندگی جوان افغانستانی در استانبول
حفیظ الله جوانی که به امید درس خواندن و کسب درآمد به ترکیه آمده بود, در موقع جمع آوری کاغذ در آتاشهیر با ضربات چاقو به قتل رسید. جنازه وی با همکاری انجمن فرهنگی و همبستگی هزاره های افغانستان-ترکیه به افغانستان فرستاده شد
حفیظ الله احمدی جوان 18 ساله که با آرزوی دانش آموختن به ترکیه آمده بود, بدن بی جان وی در بین یک تابوت به کابل پایتخت افغانستان فرستاده شد. حفیظ الله فرزند یک فامیل فقیر بامیانی موقعی که فقط 13 سال داشت بخاطر فرار از جنگ و فقر و به امید زندگی بهتر, به ایران رفت ولی در آنجا نتوانست کار پیدا کند. وی با مشکلاتی فراوانی که در ایران داشت تصمیم بر این گرفت تا به ترکیه برود, به شکل قاچاق از مسیر وان وارد ترکیه شده به آنکارا بعد از آن به آنتالیا رفت, بلاخره برای جستجوی کار به استانبول آمده اول در یک کارگاه خیاطی شروع به کار کرد, ولی به دلیل شیوع ویروس کورونا باز هم بیکار شد. بخاطر اینکه بتواند پول جمع نموده و روزی شامل دانش آموختن شود, تنها راه چاره جمع آوری کاغذ بود. وی نیز شروع به این کار کرد.
حفیظ الله میخواست تا در اینجا درس بخواند, دلیل اصلی که وطن خود را ترک کرده بود نیز همین بود. حسین دوست حفیظ الله میگوید او دنبال آرزوهایش آمده بود و میخواست اینجا درس بخواند
یک روز قبل از عید رمضان موقعی که در ولسوالی (شهرستان) آتاشهیر مشغول جمع آوری کاغذ از آشغالدانی بود, بچه های آن محل آمده وی را اذیت کردند. نه تنها اینکه اذیت کردند بلکه حفیظ الله را با چاقو نیز زدند. حفیظ الله بدون اینکه چیزی را بفهمد در کنار آشغالدانی به زمین افتاد و بر اثر ضربات چاقو که وارد بدن وی شده بود در همانجا جان داد. نظر به اطلاعات به دست آمده از امنیت استانبول, از چهار مظنون یکی آنها که 13ساله میباشد دستگیر شده و تحقیقات در عدلیه (دادگاه) کارتال ادامه دارد.
یکی دیگر از هموطنان حفیظالله که کاغذ جمع آوری میکردند, حفیظ الله را که در کنار آشغالدانی دراز افتاده بود را دیده و عکس وی را برای شناسایی به دیگر دوستان خود فرستادند. حسین از دوستان حفیظ الله وی را شناخت, در اول فکر کردند که او به دلیل روزه دار بودن و یا مبتلا به مرض کرونا غش نموده, ولی موقعی که بیمارستان به بیمارستان دنبال وی بودند بلاخره با بدن بی جان او روبرو شدند. این خبر تلخ برای فامیل حفیظ الله در روز عید رسید و دنیای آنها را تاریک کرد
نجیب الله برادر وی طی صحبت های که با آقای صالحی رئیس انجمن فرهنگی و همبستگی هزاره های افغانستان مقیم ترکیه داشت,چنین میگوید: موقعی که حفیظ الله خانه را ترک میکرد به من گفت تو در اینجنا به درسهای خود ادامه بده, من هم کار میکنم هم درس میخوانم. کار نموده به فامیل مان کمک میشوم. هنوز برای رفتن خیلی زود بود.
حفیظ الله برای برادر خود دو ماه قبل زنگ زده و گفته بود به دلیل شیوع مرض کرونا وضعیتش خوب نبوده و کار نمیتواند, از وی 150 دالر خواسته بود. ولی نجیب الله هم پول نداشت, به این دلیل نتوانست بفرستد. نجیب الله بعد از دست دادن برادرش فهمید که حفیظ الله بعضی شب ها در پارک میخوابیده و کاغذ جمع میکرده
در ارتباطی که نجیب الله, برادر حفیظ الله با رئیس انجمن فرهنگی و همبستگی هزاره های افغانستان مقیم ترکیه اقای درمحمد صالحی گرفت از ایشان خواهش نمود که ما یک خانواده بی بضاعت هستیم و هیچ گونه امکان مالی نداریم اگر ممکن باشد جنازه را به کابل بفرستید. اقای صالحی برای انجام کارهای رسمی جنازه و گرفتن مکتوب رسمی از وزارت خارجه افغانستان با خانم فرزانه رحیمی اتشه مهاجرت سفارت افغانستان در آنکارا و اقای خان محمد رجبی از کارکنان کنسولگری افغانستان در استانبول و یکی از نمایندگان انجمن فرهنگی و همبستگی هزاره های افغانستان مقیم ترکیه در این شهر در تماس شده خواستار انتقال جنازه به افغانستان شد. متاسفانه سفارت و کنسولگری به دلیل نداشتن بودجه در چنین مواردی عدم همکاری خود را اعلام نمودند, اما در مورد تنظیم اوراق رسمی آماده همکاری شدند. برادر مقتول برای گرفتن مکتوب رسمی و دادن وکالت امور انتقال جنازه به وزارت خارجه در کابل معرفی شد و ایشان با همکاری اقای عبدلمالک قریشی مکتوب وکالت را به نام اقای خان محمد رجبی دریافت نمود. بعد از رسیدن مکتوب توسط ایمیل اقای رجبی همراه حسین دوست مقتول برای انجام کارهای رسمی جنازه به سردخانه رفته بعد از شناسایی دوباره جسد برای فرستادن ان به کابل وارد عمل شده روز پنجشنبه بعد از ظهر کارهای گمرگ را به اتمام رسانیدند. از اول قضیه تا ختم ان اقای رجبی که یکی از نمایندگان انجمن فرهنگی و همبستگی هزاره های افغانستان مقیم ترکیه در استانبول نیز میباشد با ریاست انجمن فرهنگی و همبستگی هزاره های افغانستان مقیم ترکیه به شکل منظم در تماس بوده و همه مراحل را طی نمودند. قسمت مالی بلیط طیاره را انجمن فرهنگی و همبستگی هزاره های افغانستان مقیم ترکیه به عهده گرفت
جنازه روز جمعه ساعت یک و نیم بعد از ظهر توسط آریانا ایر به افغانستان فرستاده شد و ساعت هشت شب همانروز توسط برادر و اقارب مقتول در کابل تسلیم گرفته شد. برادر مقتول طی تماسی با آقای صالحی از ایشان تشکر نموده از تسلیم شدن جنازه اطمینان داد
متاسفانه یک آرزوی دیگر نیز با یک بدن دیگر بار دیگر در زیر خاک دفن شد و حفیظ الله برای بازگوی این مشکلات و شکایت از جور زمانه و جور هم نوعانش از این دنیای بی حساب و کتاب رخت بر بست و به ابدیت پیوست.
Afganistan Hazaraları Derneği